با سلام خدمت خواهر بزرگوار

در مورد پست قبلي تون (نمي بخشم) مي نويسم:

خواهرم مي دانم دنيا سخت است چون براي هر کسي که پارتي و پول نداشته باشد سخت است!

دوستي دارم دانشجوي فوق ليسانس , متاهل و از برج 11 سال 1389 يک جاي دولتي براي استخدام قراردادي ثبت نام کرده و تازه الان با تمام لياقتش بهش جواب دادن و تازه اگر هم بره سر کار بهش بيشتر از 400 هزار تومان نمي دن! حالا اين بنده خدا درس هم مي خونه ! شهريه ي دانشگاه آزاد اونم براي فوق ليسانس رو هم بايد بده! متاهل هم که هست! نه که براي درس خوندن بهش پول نمي دن که هيچ ! بلکه ترمي يک ميليون و 500 هزار تومان هم فقط به دانشگاه مي ده!!! و با همهي احترامي که به شخصه براي روحانيون عزيز قائلم ولي به خدا قسم که اگر قطعه قطعه ام کنند ذره اي از حق گويي دست نمي کشم و براي همين هم بايد بگم که در اين مورد روحانيون و طلبه ها که از اول ورودشون به حوزه دريافتي (حالا هر چقدرم که کمه!!! ) دارند به گمانم وضعشون از اين بنده خدا بهتره! که هم براي ليسانسش ميليوني خرج کرده و در عين درس تو ليسانسم کار مي کرده! و حالا هم که ....
خواهرم کفران نعمت نکنيد که زندگي هايي به مراتب سخت تر از زندگي شما هم هست ! فقط شايد اون ها ادعايي نسبت به ايران و بيت المال ندارن و مملکت را ارث پدرشان نمي دانند!

در ثاني اينهايي که مي گيد آخوند ها را خورنده و... مي نامند به گمانم منظورشان برخي آخوندهاست که به واسطه ي نوع حکومت و موقعيت زماني به مقامي که حقشان نيست رسيده و دارند سو استفاده مي کنند ! نه بعضي از طلبه هاي بزرگواري که در عين بي ادعايي و صداقت درس مي خوانند و کار هم حتي (به جز درس) مي کنند و در راه خدا و اعتلاي دين خدا قدم بر مي دارند که خدا يار و پناهشان باد!

خواهرم غرض درد و دلي بود با کسي که درد و دل سختي کشيده ها را مي فهمد! اگر خداي ناکرده جسارتي از اين بنده ي حقير ديديد ببخشيد که محتاج دعاي خيرم.
يا علي