خــُداي من...اگـر بـِشکـند اين بُغـضِ گِـره خـورده.نَــه عَرش و نَـه فَرش هيچ يک را نمي خواهـــم تَنـــــــها گرمي ِ نــگاهَت را مي خواهـم کـه بپـــــوشانَد سَـــردي ِ دلم را ...خــــــــــداياخواستم بگويم تــنهايماما...نـــــــــــگاه خندانت، مرا شــرمگين کردچه کسي بــــــهتر از تو ...ولي عجيب دلتنگم